يش‌بيني مصائب و شهادت حضرت فاطمه علیها السلام توسط پيامبر صلی الله علیه و آله در گزارشهاي تاريخي ـ ح
مذهبی
صراط 110

يش‌بيني مصائب و شهادت حضرت فاطمه علیها السلام توسط پيامبر صلی الله علیه و آله

در گزارشهاي تاريخي ـ حديثي شيعه و گاه اهل سنّت، شاهد بيان اخبار آتي حضرت فاطمه علیها السلام از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله هستيم...

 

در گزارشهاي تاريخي ـ حديثي شيعه و گاه اهل سنّت، شاهد بيان اخبار آتي حضرت فاطمه علیها السلام از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله هستيم، از جمله:
1. عايشه مي‌گويد: پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله دربارة فاطمه علیها السلام مي‌فرمود: او بهترين دختران من است؛ زيرا به خاطر من بر او مصيبت وارد مي‌شود.
اين روايت را قاضي و مورّخ اندلسي، عبد الرحمن سهيلي [متوفاي 581 ق] در «الروض الانف» و ديگر ائمة تاريخ نگار اهل سنت نقل مي‌كنند1 نقل اين حديث از زبان عايشه همسر رسول الله صلی الله علیه و آله موجب اهميت افزون تر آن مي‌شود. برخي از مورّخين تلاش كرده‌اند كه اين مصيبت را صرفاً غم فاطمه علیها السلام در عزاي پدر عنوان كنند.2

2. در منابع متعدد آمده است:3 پيامبر صلی الله علیه و آله بارها و با تعابير مختلف از وفات زودهنگام دخترشان خبر مي‌دادند، از جمله «ابن عساكر شافعي» در «تاريخ دمشق» و «سبط بن الجوزي» حنبلي مذهب در «تذكرة الخواص» به نقل روايتي مي‌پردازند كه شيخ صدوق در «امالي» آن را از قول «جابر بن عبد الله انصاري» و مربوط به سه روز قبل از وفات رسول الله صلی الله علیه و آله ذكر كرده است:
سه روز قبل از رحلت پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله از آن حضرت شنيدم كه به حضرت علي بن ابي طالب علیها السلام مي‌فرمود: اي پدر دو نوگل من! سلام بر تو باد. من دربارة دو نوگل دنيوي خود توصيه و سفارش مي‌نمايم: طولي نمي‌كشد كه تو دو ركن خويشتن را از دست خواهي داد. من تو را به خدا مي سپارم. هنگامي كه پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله از جهان رحلت كرد، علي بن ابي طالب علیه السلام فرمود: اين يكي از آن دو ركن من بود كه رسول خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داد. موقعي كه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام از دنيا رفت، حضرت امير فرمود: اين دومين ركني بود كه پيغمبر خدا صلی الله علیه و آله به من خبر داد.4

همچنين پيامبر خدا صلی الله علیه و آله در ساعات آخر حيات به دخترش فاطمه علیها السلام كه در غم جان دادن پدر بي‌تابي مي‌كرد، خبر دادند: «چون شدّت جزع و حزن و بي‌تابي فاطمه علیها السلام را ديد، او را به آغوش كشيد و مطلبي را در گوش او گفت. فاطمه علیها السلام سخت گريست. دوباره او را به خود نزديك كرد و چيزي به او گفت، [فاطمه علیها السلام] خنديد، چون پيغمبر صلی الله علیه و آله وفات کرد، عايشه از فاطمه علیها السلام سبب گريه و خنده را پرسيد. فرمود: نخسين بار به من گفت: مرگ من فرا رسيده، كه سخت گريستم، بار دوم به من گفت: تو نخستين كسي از خاندانم هستي كه به من خواهد رسيد، و من مسرور گشتم.»5

3. آنچه تاكنون آمد، بيان اجمالي از اخبار حضرت فاطمه علیها السلام بود؛ امّا به استناد آنچه از گزارشها در منابع فريقين آمده است، حضرت رسول صلی الله علیه و آله به اين ميزان اكتفا نكرد و گاه به بيان مفصّل وقايع پس از خود مي‌پرداخت كه ذكر تمام اين گزارشها در اين مبحث نمي‌گنجد؛ ولي از مهم‌ترين آنها خبر «حموي شامي» در كتب اهل سنّت معروف به «جويني» است. وي علي رغم شافعي بودن و نقل فضايل خلفا در آثارش، به ذكر روايتي مفصّل در باب مصائب فاطمه علیها السلام از زبان رسول خدا صلی الله علیه و آله پرداخته است كه در آن به مغصوبه و مقتوله بودن تصريح شده است. در ميان متقدمين شيعه نيز بزرگاني چون «شيخ صدوق» و «سيد بن طاووس» به نقل اين روايت پرداخته‌اند.6

پيامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر گاه زهرا علیها السلام را مشاهده مي‌كنم، به ياد ستمهايي مي‌افتم كه بعد از من در حقّ او خواهد شد. گويا مي‌بينم كه ذلّت داخل خانه اش مي‌شود. احترامش از دست داده است و حقش را غصب نموده ‌اند. از دريافت ارث خود ممنوع شده است و پهلوي او را شكسته‌اند. جنين وي سقط شده است و او فرياد مي‌زند: يا محمّداه! ولي كسي به دادش نمي‌رسد. استغاثه مي‌كند، ولي كسي به فريادش نمي‌رسد. بعد از من پيوسته محزون، غصّه دار و گريان است. گاهي يادآور مي شود كه وحي از خانه‌اش قطع شده است و گاهي مفارقت مرا بخاطر خواهد آورد. هر گاه شب می رسد، براي اين كه صداي تلاوت قرآن مرا در نماز شب نمي‌شنود، دچار وحشت مي‌شود، سپس خويشتن را بعد از آن كه در ايّام پدر، عزيزترين افراد بود، ذليل خواهد ديد، در همين موقع است كه خداي رئوف ملائكه را مونس او قرار مي‌دهد، ملائكه زهرا علیها السلام را به همان چيزهايي ندا مي‌كنند كه حضرت مريم علیها السلام را ندا كردند و به وي مي‌گويند: اي فاطمه! خدا تو را از ميان زنان جهانيان انتخاب كرده است. اي فاطمه! فرمانبردار پروردگار خود باش و با افراد سجده‌كننده و ركوع‌كننده ساجد و راكع باش. سپس بیماری بر او غلبه خواهد كرد. آنگاه خداي سبحان حضرت مريم علیها السلام را مي‌فرستد تا پرستار و مونس وی باشد.

آنگاه زهرا علیها السلام مي‌گويد: پروردگارا! من از زندگي سير شده و از مردم دنيا بيزارم. مرا به پدرم ملحق نما! خداي توانا او را به من ملحق مي‌نمايد و زهرا علیها السلام اول كسي از اهل بيت من است كه به من ملحق خواهد شد، و در حالي كه محزون، مغموم، با حق غصب شده و شهيده است، بر من وارد می شود. من در آن موقع مي‌گويم:
«اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَيْهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين؛ بار خدايا! هر كسي را كه به فاطمه علیها السلام ظلم كرده، لعن كن! آن كسي را كه حق زهرا علیها السلام را غصب نموده، عقاب و عذاب كن! آن كسي را كه فاطمه علیها السلام را ذليل كرده، ذليل كن! آن كسي را كه ضربه به پهلوي فاطمه علیها السلام زد تا فرزند خود را سقط نمود، در دوزخت جاوداني كن! ملائكه مي‌گويند: آمين.»


پی نوشت:
1) الروض الأنف فی شرح السیرۀ النبویۀ، عبد الرحمن سهيلي، ج 2، ص 431؛ السيرة الحلبية، ابو الفرج الحلبي، ج 2، ص 267؛ سبل الهدي والرشاد، صالحی شامی، ج 10، ص 327.
2) السيرة الحلبية، ابو الفرج الحلبي، ج 2، ص 267.
3) الاستيعاب، ابن عبد البرّ، ج 4، ص 1898؛ البداية والنهاية، ابن کثیر، ج 6، ص 332.
4) امالي، شيخ صدوق، ص 135؛ تاريخ مدينة دمشق، ابن عساكر، ج 14، ص 167.
5) الكامل، ابن اثير، ج 2، ص 323.
6) فرائد السمطين، حموی شامی، ج 2، ص 35؛ امالي، صدوق، ص 114؛ بشارة‌المصطفي، عماد الدين طبري، ص 19؛ طرف من الأنباء، سيد بن طاووس، ص 414.

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 152.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: